نفس مامان به لطف بابا و عمو حسین چن روزی رفتیم لاهیجان و کلی بقول خومون عشق و حال جنگل و دریا با 2 تا جوون اهل دل و صفا مگه میشه بد بگذره مگه اونجا دخترکم انقدر اروم و خانوم بود که کلی خوش گدروندیم...رفتیم دریای چمخاله وکلی تو دریا اب بازی کردی ... ولت میکردیم میرفتی تو دریا.. اخه انقدر تو عاشق اب بازی هستی خلاصه کلی حال و هوامون عوض شد هر چند تو تهران هم بد نمیگذرونیم و هر روز بابا از سرکار میاد ددر دودوریم ولی خوب بدجور هوس دریا کرده بودیم بابا محمد هم واسمون کم نذاشت وهر جا میگفتیم میگفت چشم قربونتون برم که با شما دنیایی دارم این چند تا عکس واسه خالی نبودن پست عشق های من فدات بشم کوچولوی دوس...